من یک مرد هستم
من نمیخواهم عاشق باشم
من مردم ولی پر از دردم
من مردم ولی غمگینم
دردم را کسی نمیفهمد
به من تهمت زده اند که عاشق شده ای
نمیدانند که ع........ من زمینی نیست
حتی از به زبان آوردنش میترسم
من مردم ولی حساسم
مدتهاست که از پیشم رفته ای
عاشق نیستم
دردم چیز دیگری است
دردم را کسی نمیفهمد
خدایا خواستی عذابم بدهی
ابزار کارت عشق نباشد
نمیدانم چرا نمیخواهی زمینی بمانی
آسمان هم جایه خوبیست ولی جای من نیست
عاشق نیستم
ولی درد فراق را چشیده ام
عاشق نیستم
ولی درد تنهایی رو فهمیده ام
ما از نسل بوسه های ممنوعیم
پس مرا ملامت نکنید که عشق را نفهمیدم
ما عشق را![](http://images.persianblog.ir/435985_60hQJ4Pg.jpg)
میان لب های هم پنهان کرده ایم
تا نمیرد
![](http://images.persianblog.ir/435985_yBUSIrMQ.jpg)
میخواهم خرابش کنم و بگویم
من فهمیده ام
که تو هم از من عشق و عاشق نمیخواستی
تو....................
بازیچه میخواستی